آنوش رحام، فعال صنعتی در گفتوگو با خبرنگار آهننیوز در رابطه با افزایش بهرهوری اقتصادی بخش فولاد بعد از کسب جایگاه نهم تولیدکنندگی دنیا گفت: علت عمده توفیقات ایران در بخش فولاد خام به دلیل سرمایهگذاری بزرگ دولتها در بخش ابتدایی زنجیره فولاد و در بخش فولاد خام بوده است. در واقع یکی از مهمترین ماموریت دولتهاِ فعال کردن ظرفیتهای کشورشان در بخش فولاد خام است اما در ایران؛ تقریبا سیاستهای توسعه صنعتی و ارتقا زنجیره ارزش، دیگر دغدغه امروز دولت نیست.
وی با اشاره به اینکه تمرکز دولت بر روی فولاد خام است و همین مسئله باعث شده که زنجیره فولاد در کشور توسعه پیدا نکند یادآور شد: این در حالی است که تمامی تمرکزها در دنیا با اولویت سرمایهگذاری از انتهای زنجیره به ابتدای زنجیره بوده و کشورهای توسعهیافته در تلاشند سرمایهگذاری را بر روی محصولات نهایی با ارزش افزوده بالاتر انجام دهند اما چون رویه اجرایی در کشورمان همیشه بر اساس سرمایهگذاری بر روی فولاد خام بوده و بخش خصوصی مسئولیت و وظیفه صنایع تکمیلی را بر عهده دارد، بنابراین این موضوع یکی از حلقههای مفقوده توسعه زنجیره فولاد محسوب میشوند چرا که دولت به بخش خصوصی توجهی ندارد و در معادلات خود؛ توسعه و رفع نیازها و آنچه که بخش خصوصی برای ارتقای زنجیره ارزش نیاز دارد را در اولویت خود قرار نمیدهند.
این فعال صنعتی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه در سالهای آینده کمبود مواد اولیه برای فولاد خام متصور است لذا باید واردکننده مواد معدنی و سنگآهن باشیم به مشکلات پیش روی معدنی اینگونه اشاره کرد: ذخایر ما در سالهای آینده کاهش یافته و از سوی دیگر هم، سیاستهای صادرات مواد معدنی که یک سیاست اشتباه به جای توسعه زنجیره ارزش به شمار میرود این فرضیه را برای ایجاد چالش در آینده تقویت میکند.
به گفته او، در این میان هم اقدامی که دولت کرده اخذ یک عوارض است که نه بازدارنده است و نه در زمینه توسعه، توانایی کارکرد لازم را برای توسعه زنجیره دارد بنابراین در آینده مشکل قیمت تمام شده فولاد بهعنوان یکی از چالشهای ما خواهد بود. که در نهایت مجبور به واردات مواد اولیه قراضه خواهیم شد.
رُحام ضمن تاکید بر اینکه صدور بخشنامههای خلقالساعه، متناقض و متعارض در طول چندسال گذشته مشکلات جدی برای فعالان فولادی به وجود آورده، گفت: دخالتهای دولت در تنظیم و مدیریت بازار فولاد تا چایی جلو رفت که متاسفانه که در تعیین کالای پایه موفق نبوده کما اینکه در تأمین مواد اولیه بالاخص موادی مثل ورق و مواد اولیه صنایع میانی و پایین دست مثل شمش موفق نبوده است. از سوی دیگر؛ نبود تناسب سود مارجین در زنجیره فولاد باعث شده تا سود قابل توجهی نصیب بخش فولاد خام با حداقل ارزش افزوده شود؛ بدین معنی که شرکتهای دولتی که بیشترین سهم یارانه و معافیتها را دارند و از انفال هم حتی سهم میبرند، سود بسیار بالایی داشته و هرچه به انتهای زنجیره برسیم این سود کمتر میشود.
این فعال صنعتی در پایان بیان کرد: امروزه صنایع تکمیلی با کمتر از ۳ درصد سود، اقدام به تولید کالا میکنند و این بدین معنی است که ما در آینده مشکلات بسیاری را خواهیم داشت. همین اقدامات غیرعادلانه در طول زنجیره باعث ایجاد فرصتهای آربیتراژی (تفاوت بهره از دو بازار) در زنجیره فولاد شده و همین باعث شده که برخی بتوانند از این فرصتهای آربیتراژی نهایت بهرهمندی را داشته باشند و سودی را از داخل بورس کالا ببرند که اساساً سهم صنایع پاییندست است و این سود امروزه در قالب رقابتهای بورسی با ضریبهای بالای ۴۰ تا ۵۰ درصد روی قیمت پایه وارد بخشی از شبکه سهامداری میشود، در حالی که نوسانات قیمت برای تولید است.
گفتگو از پریسا فرضی
انتهای پیام/
نظر شما